در حالی که نگاهها در غرب آسیا عمدتاً به تحرکات آمریکا و متحدان اروپاییاش دوخته شده، ژاپن با راهبردی آرام، نرم و کمهزینه، در حال پیشروی در یکی از حساسترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان است؛ لبنان. کمکهای توسعهای آژانس همکاری بینالمللی ژاپن (جایکا) که تاکنون از مرز ۲۵۰ میلیون دلار گذشته، ظاهر بشردوستانه دارد، اما در واقع بخشی از یک نقشه ژئوپلیتیکی حسابشده برای تثبیت جایگاه توکیو در منطقه است.
لبنان با بحران اقتصادی عمیق، زیرساختهای آسیبدیده و چالش حضور پناهندگان مواجه است؛ فضایی مناسب برای قدرتهایی که میخواهند با هزینهای اندک، نفوذی بلندمدت کسب کنند. ژاپن دقیقاً از همین نقطه وارد شده است. جایکا از دهه ۱۹۵۰ با لبنان همکاری دارد و در دهههای اخیر با پروژههایی در بخش آب، آموزش، محیط زیست و حمایت از پناهندگان، به یکی از مهمترین بازیگران عرصه کمکهای توسعهای این کشور بدل شده است.
پروژههایی، چون «کنترل آلودگی ساحلی صیدا و کسروان» با بودجهای بیش از ۱۲۰ میلیون دلار، «بازسازی مدارس و زیرساختهای آموزشی» برای بیش از ۱۰۰ هزار دانشآموز، و «توانمندسازی شهرداریها برای مدیریت بحران پناهندگان»، ظاهراً اهداف بشردوستانه دارند؛ اما در لایه زیرین، بستری برای تثبیت جایگاه اقتصادی و ژئوپلیتیکی ژاپن در لبنان هستند. این پروژهها، توکیو را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در حوزه آب، انرژی و زیرساخت مطرح میکند؛ حوزههایی که مستقیماً با آینده گازی و دریایی شرق مدیترانه مرتبطاند.
از سوی دیگر لبنان برای ژاپن تنها یک کشور بحرانزده نیست؛ بلکه نقطهای کلیدی در مسیر امنیت انرژی و نظارت بر تحولات مدیترانه شرقی است. ژاپن حدود ۹۰ درصد انرژی خود را وارد میکند و هرگونه بیثباتی در منطقه، به سرعت بر زنجیره تأمین انرژی آن اثر میگذارد. حضور جایکا در پروژههای زیستمحیطی و زیرساختی لبنان به ژاپن این امکان را میدهد تا بدون حضور نظامی، در تحولات آتی انرژی مدیترانه نقشآفرین باشد.
همزمان، توکیو در رقابتی پنهان با چین و اروپا قرار دارد. در حالی که پکن با طرح کمربند و جاده در حال توسعه پروژههای عظیم در لبنان است، ژاپن با وامهای توسعهای خود، کمکهای فنی و شروط اصلاحات اقتصادی، میکوشد بیروت را از وابستگی به چین دور کند و «نفوذ نرم» خود را افزایش دهد؛ نفوذی که برخلاف قدرتهای نظامی، کمتر حساسیت برمیانگیزد، اما عمق راهبردی ایجاد میکند و نهایتا اهداف استعماری هم به پیوست خواهد داشت.
یکی دیگر از محورهای مهم فعالیت ژاپن در لبنان، موضوع پناهندگان سوری و فلسطینی است. توکیو با اجرای برنامههای حمایت از جوامع میزبان و زیرساختهای محلی، در واقع ثبات نسبی لبنان را حفظ میکند و از سرریز موج مهاجران به اروپا و آسیا جلوگیری مینماید؛ مسئلهای که برای ژاپن نیز از منظر هزینههای جهانی مهاجرت و امنیت ملی اهمیت دارد. این سیاست نهتنها هزینه حضور مستقیم را برای ژاپن کاهش میدهد، بلکه موقعیتی تأثیرگذار در معادلات انسانی و امنیتی منطقه به این کشور میبخشد. به معنای دیگر وجوه و شقههای مختلف دیپلماسی عمومی ژاپن باعث میشود تا در تحولات مختلف غرب آسیا، شاهد بازیگری فعال یک قدرت شرق آسیایی باشیم.
سخن پایانی: شمشیری که آرام و بیصدا پیش میرود
کمکهای توسعهای جایکا در لبنان بیش از آنکه صرفاً اقدامی انساندوستانه باشد، بخشی از استراتژی هوشمندانه ژاپن برای تثبیت موقعیت خود در غرب آسیا است. حضور در زیرساختهای حیاتی، مدیریت بحرانهای انسانی و همراهی با اهداف غربی، به توکیو امکان میدهد تا بدون درگیر شدن در موازنههای پرهزینه نظامی، نفوذی پایدار و موثر به دست آورد.
ساموراییها شمشیر را از نیام بیرون نکشیدهاند، اما آن را زیر پوست بحران لبنان به کار گرفتهاند؛ شمشیری بیصدا، اما تیز، که به ژاپن نقشی فراتر از یک قدرت اقتصادی در آینده منطقه میدهد.